از کجاها به اين ص�حه سر می زنند؟

Powered by Blogger
ATOM Feed

www.flickr.com
[ دوشنبه، آذر ۲۰، ۱۳۸۵ ]  ::  [ حامد. د ]

گزارش مفصل حضوراحمدي‌نژاد در پلي تکنيک

از اونجايي که صبح بچه‌هاي زيادي اومده بودند کلاس ساعت هشت تشکيل شد، اما کلاس بعدي رو آگهي زده بودن که تشکيل نمي‌شه. رفتم سايت کامپيوتر و کمي توي Elsevier گشتم، پس از مدتي وب گردي بيکار شدم و ديدم نمي‌شه! بايد برم ببينم الف‌نون چه مي‌کنه. بارون نم نم مي‌اومد و هوا هم خيلي سرد. منم که سرما خوردم و ترس تشديد شدن سرماخوردگي همراهم بود. با اينحال دل‌و زدم به دريا و رفتم توي محوطه، وسط جمعيت. داخل سالن سرپوشيده ورزشي که محل سخراني بود نمي‌شد رفت. تعدادي بلندگو بيرون سالن گذاشته بودند که صداي سخراني‌هاي داخل رو به بيرون منتقل مي‌کرد. وقتي رسيدم يکي از دانشجوها که نمي‌دونم نماينده‌ي چه تشکلي بود از پوپوليسم، بدتر شدن وضع اقتصادي، زمان به نتيجه رسيدن سفرهاي استاني و پي‌گيري انرژي هسته‌اي به چه قيمتي صحبت مي‌کرد. از حرفاش خوشم اومد. بعد از اون نماينده‌ي خوابگاه‌ها صحبت کرد و از وضع بد خوابگاه‌ها ناليد. تمام حرف‌هاشو تاييد مي‌کنم اما صحبت‌هاش به جو و فضاي موجود نمي‌اومد. بعد از اون رئيس شواري صنفي صحبت کرد. در حاليکه صداي متشنجي داشت و با فرياد صحبت مي‌کرد گفت:« من متني آماده کرده بودم اما از روي اون نمي‌خونم. من از فضاي موجود در دانشگاه که مدام در حال درگيري بين دو گروه خاصه اصلا راضي نيستم. مطئنم که از فردا فعاليت کميته‌ي انظباطي تشديد خواهد شد براي همين از رئيس جمهور براي بچه‌هاي حاضر و سخنران‌ها مصونيت مي‌خوام! وضع حاضر فقط يک دليل داره اونم مديريت ضعيف دانشگاه است.» اين حرفو که زد با تشويق زياد افراد حاضر در محوطه همراه بود. از داخل هم مشخص بود که کف و سوت براهه و مجري مدام از حضار مي‌خواست که سکوت رو رعايت کنند. يکي از بچه‌هايي که از داخل اومده بود و مشخص بود خيلي به‌ش فشار اومده و حسابي کلافه بود، از تعداد زيادي بسيجي که رديف‌هاي جلو رو قبضه کردن مي‌گفت و اينکه داخل اصلا جا نيست. ازقرار از دانشگاه امام حسن حسين و امام صادق نيرو آورده بودند. بعد از اون يکي از طرف انجمني که پسوند اسلامي داشت صحبت کرد دقيقا نفهميدم چه انجمني بود. کلا هم شرو ور گفت و رفت. فقط اين جمله‌اش به خاطر موندني بود که گفت «من از طرف بسيج نيستم و ما با هم فرق داريم، بذارين حرفمو بزنم» در حاليکه مشخص بود فرق چنداني باهم ندارند. بعد از اون بود که نوبت به رئيس بسيج رسيد. کسي که با صداي بلند و لحن بسيار بدي صحبت کرد. «برين گم شين» «منافق» «عوضي» «علي افشاري جيره‌خوار» و ... از کلمات متداول صحبت‌اش بود. طرف با لحن بسيار حق به‌جانبي از اين گفت که «اين ما هستيم که کشور رو آباد مي‌کنيم! دوران توسعه‌ي سياسي گذشته!» و اينکه خلاصه دور دور ماست!
بعد از اين بود که نوبت به الف‌نون رسيد. حرف‌هايي رو زد که انتظار مي‌رفت. اول از زمين و زمان و دانشجوهاي با نشاط اميرکبير تعريف کرد. بعد گريزي زد به حقوق بشر آمريکايي و اينکه شعارها همه از آمريکا خط مي‌گيره. بعد هم سياه‌چال‌هاي زمان ساواک. از بد بودن ديکتاتور هم گفت و اينکه ديکتاتور هم آمريکاست. در همين اثنا بود که داربست‌هاي فلزي جلوي در سالن رو که براي هدايت و عبور و گشتن ملت برپا کرده بودند جمع کردن و نگهبان‌ها هم غيب شدند و راه براي ورود باز شد. من هم يواش يواش و قدم به قدم رفتم جلو تا اينکه از در سمت دخترا که خلوت‌تر بود خودمو رسوندم به داخل سالن. سالن کاملا شلوغ و پر از سروصدا بود. بخش جلو سالن در قبضه‌ي بسيجي‌هايي بود که با عکس‌هايي از رهبر فعلي و قبلي و احمدي نژاد و سيدحسن رديف‌هاي جلو رو کاملا از خود کرده بودند. پشت سر اون‌ها هم بقيه‌ي ملت ولو بودند که شامل جماعت مخالف شعار گو از دخترها و پسرها بودند. دخترها در سمت راست بودند و تعداد کمتري هم بودند اما کاملا منسجم و پيوسته شعار مي‌دادند و کف مي‌زدند. عکس زير که از ايسناست تعدادي از اين دخترهاي فدايي رو که اکثرا با شال گردن و روسري حسابي خودشونو پوشونده بودند نشون مي‌ده:



پسرها هم از سمت چپ با شعارهايي مثل «مرگ بر ديکتاتور» و «توپ، تانک بسيجي ديگر اثر ندارد» «عامل هر فقر و فساد، محمود احمدی نژاد» با دخترها همراهي مي‌کردند. درمقابل بسيجي‌ها هروقت الف‌نون حرفي مي‌زد با صلوات و شعارهايي که صداش چندان به عقب نمي‌رسيد تلافي مي‌کردند. بايد اعتراف کرد که بسيجي‌ها منظم‌تر و حرفه‌اي تر شعار مي‌دادند و دست مي‌زدند. البته قابل پيش‌بيني هم بود، کساني که حداقل هفته‌اي يک‌بار در نماز جمعه اين شعارها رو تمرين مي‌کنند اينجا هم بايد هماهنگ و حاضر جواب باشند. چندتايي ترقه (بمب صوتي) خفن هم زده شود که فاز زيادي به حضار داد. در اين بين حوادث جالبي هم اتفاق مي‌افتاد، مثلا دو سه بار تصاويري از الف‌نون رو آتش زدند که توجه و تشويقي زيادي برانگيخت. چندمورد دمپايي و تعداد زيادي کاغذ مچاله‌شده هم در حال پرواز در آسمان به سمت نيروهاي بسيجي رويت شد. يک مورد هم بعد از اينکه يک ترقه‌‌ي خفن ترکيد، احمدي نژاد به تقليد از شعار «توپ تانک بسيجي ديگر اثر ندارد» گفت «توپ تانک مسلسل ديگر اثر ندارد» که باعث شد جمعيت با يک دستي خوبي شعار «توپ تانک بسيجي» رو تکرار کنند. ناگفته نمونه که به جز طيف بسيجي‌هاي حاضر، الف‌نون طرفدارهايي هم در بين ساير دانشجويان داشت که تشويق‌اش مي‌کردندمخصوصا وقتي در مورد انرژي هسته‌اي صحبت مي‌کرد تشويق نسبتا خوبي شد.
خلاصه که ما در اين حضور اولا معناي واقعي پوپوليسم و چگونه صحبت کردن براي عوام را فهميديم. ثانيا با معني انسجام و حضور جمعي براي در اختيار گرفتن فضا نيز آشنا شديم!

يک تکه فيلم موبايلي کوتاه به فرمت 3gp از خودم. [صداي نارنجک صوتي رو مي‌شنويد؟]

مطالب تکميلي:
ايسنا: گزارش حاشيه حضور و سخنراني رييس جمهور در دانشگاه اميركبير
بي‌بي‌سي فارسي: شعار 'مرگ بر ديکتاتور' در سخنراني احمدي نژاد
بازتاب: پايان تشنج در حاشيه حضور رئيس جمهور در دانشگاه امير كبير
ادوار نيوز: دانشجویان پلی تکنیک با شعار مرگ بر استبداد سخنرانی احمدی نژاد را مختل کردند.
وب‌سايت الف فيلم گزارش خبرگزاری فاکس از مراسم.


..................................................................................................................................

[ شنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۵ ]  ::  [ H.Mirzaee ]

NOKIA 6030

Salam khedmat hameye doostan aziz 79-ee,
omidvaram hamatoon khoob o khosh bashid. avalan bebakhshid ke font farsi nadaram. dovoman age kesi az doostan nokia model 6030 gom kardeh ba man tamas begire. oon bande khoda-ee ke peidash karde ba man tamas geref.chon esm chand nafar az doostan 79 ro khoond man ham behtarin raah ro in didam ke inja be ettela-e doostan beresoonam. dar zemn chon pin-codesh active boode dige natooneste shomareye in doostemoon ro befahme va ...
ta hala injoori post dide boodin.
shomareye man : 09125727182


..................................................................................................................................