از کجاها به اين ص�حه سر می زنند؟

Powered by Blogger
ATOM Feed

Archive


www.flickr.com
[ دوشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۶ ]  ::  [ عليرضا ]

تیتر نداریم ... یک مطلب بی سر و صدا

بالای تپه­ای ایستاده بود، تنها. مشرف بر کوه­های اطراف. شلوار کردی خاکستری و تی­شرت راه راه زرد و سفید به تن داشت. شلوارش خاک آلود و تی­شرتش چرک بود. تا چشم کار می­کرد کوه بود و کوه. گرما و خشکی بیداد می­کرد. هیچ نوع علفی در آنجا جرات روییدن نداشت. بیشتر از یک ساعت تا جاده­ای که در روز کمتر از انگشتان دست رهگذر می­دید، فاصله داشت. نگهبان چاه نفت بود همدمی به جز مار و عقرب نداشت و ما که به اشتباه مسیری را رفته بودیم، دیدیمش.

و از اون روز مدام با خودم می­گم توی اون برهوت از اون بالا چی می­دید؟ به چی فکر می­کرد؟ به آینده­ش!؟
دوست داشتم بفهمم که آیا می­دونه نفت بشکه­ای چند دلاره؟ ما روزانه چند بشکه نفت صادر می­کنیم؟ می­دونه انرژی هسته­ای حق مسلمشه؟ و هزار و یک سوال دیگه که نفهمیدم و نشد که ازش بپرسم.

ولی یه چیز رو خوب می­دونم که یک نفر هست که روزانه قریب به 3،800،000 بشکه نفت ِ 62 دلاری می­فروشه بدون اینکه از وجود نگهبان­های چاه­های نفت خبر داشته باشه و خنده­دار اینجاست که مدام دم از عدالت می­زنه.


..................................................................................................................................