گزارش تلاش دختران برای حضور در استاديوم از زبان يکی از حاضرين:
«نه! انگار باید باور کرد! انگار باید چشم ها را باز کرد و دید که ما جنس دوم هستیم.آره...جنس دوم! ما-جنس دومی ها رو میگم-انگار مال این جامعه نیستیم.انگار از این مردم نیستیم. میخوان مردمی باشند.میخوان بین مردم باشن.ولی آخه این مردم کیا هستن؟!واقعا خیلی سخته که فکر کنیم زن ها هم جزو همین مردم هستند؟ نه...انگار باید باور کرد که ما از بین این مردم نیستیم.ما حق انتخاب نداریم.بر اساس قانون نانوشته ای ما حق رفتن به استادیوم را نداریم...چون ما از این مردم نیستیم.چون ما جنس دوم هستیم و همواره حق تقدم با جنس اول هست....سران مردمی مملکت ما هم جنس اول هستند.پس ما حذف میشویم...پس ما گم می شویم...پس ما... من یه شخص سوم ام!یه شخص سوم که جنس دوم هستم!خارج از گود در غربی استادیوم آزادی و هرچی براتون می نویسم تنها ذره ای از اتفاقات افتاده در درون یه جنس دومی هست...خدای من..بین اعداد گم شدم.جنس دوم...نسل سوم... »